عزیز دل مامان و بابا فاطمهعزیز دل مامان و بابا فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

بوی بهشت من : فاطمه

برای دخترکم

فاطمه ی یک سال و یک ماهو یازده روزه ی من ! این روزا حسابی شیطون شدی .می خوام امروز برات از پیشرفتات بگم نفسم . دیروز وقتی بعد از چند روز تمرین بهت گفتم پیشی چی میگه ؟ گفتی میییییو کفشاتو میری از توی کشوت میاری ، بعدش پاتو میگیری بالا که بپوشی بعد نمی تونی و از ما می خوای که پات کنیم . بعدش کلی ذوق می کنی و هی راه میری و به کفشات نگاه می کنی و ذوق میکنی . قربونت برم . خودت میری رو تردمیل وا میستی و هی به من میگی بیا بیا که یعنی روشنش کنم و تو روش راه بری . امروز میزایی که جلوی ال سی دی گذاشتیم که نری فضولی کنی رو گرفتی رفتی بالا خدا به دادمون برسه . دیگه چه ترفندی باید بزنیم ؟ چند روز پیش خونه مادرجون بودیم . ظهر شد و من حسابی خ...
16 مرداد 1392

سری دهم عکسای نفسمون !

اولین عکس از جوجوی مادربزرگ من و شما که با تعجب بش نگاه می کردی البته این اولش بود ، بعدش کلی ذوق کردی و نازیش کردی و گردنشو گرفتی و بعدش ناخنای تیزش گرفت به پات و تو ازش ترسیدی و دیگه بهش دست نزدی فیلمش خیلی با مزه شده .   اینم دو تا عکس از شما تو ماشینمونه منتظر بابا میثم بودیم که رفته بودیم واسه خونمون لامپ بخره     اینم عکس از فاطمه ، علی کوچولو پسر دایی من و امین پسر خاله من همگی افطاری خونه ی مامان بزرگ مادر جون دعوت بودیم ...       اینم فاطمه خانم عصبانی که به زور از تو حموم اومده بیرون ...
7 مرداد 1392

13 ماهگیت مبارک عزیزم!!!

سلام فاطمه ی عزیزم . سیزده ماهگیت مبارک نفسم فاطمه جونم امروز شما یه کار جدید انجام دادی . از یک تا چهار رو شمردی . هوررااااا از حرفایی که می زنی برات بگم : من به شما می گم فاطمه عزیزم خوشگلم ، بعدش توام به من می گی عیزم با تشدید روی ز .وقتی تو خونه میری دنبال شیطونی و من نمی بینمت میگم فاطمه عزیزم کجایی ؟ بعد توام یاد گرفتی به من می گی عیزم آجایی ؟ فدای حرف زدنت بشم . مادر جون برات عمو زنجیر باف می خونه و تو فقط بلدی بگی ااالیییی یعنی بله . یه چیزای دیگه ای هم با یه ریتم خاص می گی که من نمی فهمم چیه ؟ یاد گرفتی در دوغ، میوه خوریت ، شیشه شیرت و چیزایی شبیه به اینو باز می کنی و می بندی و چند دقیقه ای سر کار میری منم بدوبدو به کارام ...
7 مرداد 1392

میلاد امام حسن (ع) مبارکباد

  شب قدر رمضان گرچه بسی پر قدر است *** دارد این ماه ولیکن سحری بهتر از این چونکه در نیمه این مه پسری زاد بتول *** کس نزاده است و نزاید پسری بهتر از این رمضان! ‌ای که دهی مژده میلاد حسن! *** به خدا نیست به عالم خبری بهتر از این مجتبی لؤلؤ تاج «مَرَج البحرین» است *** نیست در رشته خلقت گهری بهتر از این رست پیغمبر از آن تهمت ابتر بودن *** نیست بر رشته طوبا ثمری بهتر از این بگذر آهسته‌تر ‌ای ماه حسن!‌ای رمضان *** عمر ما را نبود چون گذری بهتر از این گرچه مشمول عنایات تو بوده است «حسان» *** یا حسن کن به محبان نظری بهتر از این ...
2 مرداد 1392

آب بازی تو حموم !

فاطمه جونم از اونجایی که علاقه ی خاصی به آب بازی داری و من برای اینکه نیم ساعتی مشغولت کنم بردمت حموم واونجا کلی آب بازی کردی و دیگه بد عادت شدی و همش می خوای این بازی رو انجام بدی به طوری که بنده مجبور شدم دو روز پشت سرهم ببرمت حموم و کلی تشنم شد ! اینم یه عکس بی ربط به این موضوع : عکس دوتا یا کریمه که اومدن تو تراس ما تخم گذاشتن و بچه دار شدنو... فاطمه عاشق این جوجو هاست و کلی براشون ذوق می کنه ...
2 مرداد 1392

سری نهم عکسای فاطمه کوچولو !

فاطمه علاقه ی خاصی به تردمیل داره و همش میگه من برم روتردمیل و راه برم البته با پایین ترین سرعتش و خیلی ذوق میکنه از این کار فاطمه جونم اینجا تازه راه افتادی و دستاتو باز میزاری که تعادلت حفظ بشه ...
2 مرداد 1392

دوباره شکست !!!

فاطمه خانم دیروز دوباره یه لیوان رو انداختی روی سرامیک و خورد و خاک شیر کردی .تازه بعدش هم یه خورده شیشه رو ورداشتی که بکنی تو دهنت !!!! همه ی این اتفاقات در عرض پنج ثانیه رخ داد . حالا من از یه طرف باید شمارو بگیرم که نری رو شیشه ها و از یه طرف هم باید خورده شیشه جمع کنم و البته کلی هم حرص بخورم ! ...
2 مرداد 1392

ما و ماه رمضان

فاطمه جونم ، با وجود شما روزه گرفتن برای من خیلی سخته . از یه طرف باید همیشه دنبال نوپای خوشگلم باشم چون همش در حال رفتن هستی ، از این ور به اون ور از یه طرف همش می خوای شیر بخوری و کلا خیلی کم غذا می خوری و بیشتر شیر می خوری و از یه طرف دیگه هم کم غذایی ای توست که به نظرم بدتر از همشه . چه قدر طرف داشت این قضیه !!! ولی با این حال ، خدا بهم کمک کرده و امیدوارم بتونیم این روزای سخت ولی شیرین رو پشت سر بگذاریم خدایا به من و همسرم و دخترم آرامش و صبر عنایت بفرما صبر به ما ، برای تحمل کردن بازیگوشی های تو و صبر به تو برای کم تر اذیت کردن منو بابا با همه ی این حرفا عااااااااشقتم ، دوست دارم هوارتا ،فدات بشم عزیز دلم همه جوره دوس...
2 مرداد 1392
1